دست تحیر بر لب داشت… آخر او را خواند… لبیک گویان! به عزم روی رضایش” جام را سر می کشد ز شوق وصل معشوق! شکرانه او شود چند دانه ذکر یا رئوف! چه جان باشد جانِ جانان، جانا تو باشی جانا! آمده ام دریاب، کبوتر شود دلم دریاب! توشه راهم خالیست،… بیشتر »
|
||
کلید واژه: "کبوتر حرم"دست تحیر بر لب داشت… آخر او را خواند… لبیک گویان! به عزم روی رضایش” جام را سر می کشد ز شوق وصل معشوق! شکرانه او شود چند دانه ذکر یا رئوف! چه جان باشد جانِ جانان، جانا تو باشی جانا! آمده ام دریاب، کبوتر شود دلم دریاب! توشه راهم خالیست،… بیشتر » |