وقتی سرش را بالا گرفت و چشمانش را باز کرد هیچ چیری نمی توانست ببیند. اشک هایش غلیان احساساتش را نشان می داد و پرده ای شده بود مقابل چشمانش. با هر دو دست پرده خیس را کنار زد تا بهتر ببیند. گفته بودند «چون به حریم حرم وارد شدید سر به زیر اندازید تا برسید… بیشتر »